آیا باید تمرین روزانه باشد؟
برای آموزش و یادگیری ساز هر روز باید تمرین نمود، تا ذهن و عضلات در نتیجه تمرین و تکرارمرتب، برای نوازندگی تربیت شده وآماده شوند. این تصور که یک تمرین سنگین چند ساعته در یک روز، می تواند جای تمرین های کوچکتر چند روزه را بگیرد، بسیار اشتباه بوده و برای عضلات و مفاصلی که آمادگی تمرین ندارند، ضرررسان است.

فواصل بین تمرین ها و استراحتهای روزانه بایستی چگونه باشد؟
در واقع برای هر میزان تمرین روزانه بایستی از قبل برنامه ریزی صورت گیرد. یک روش مفید می تواند مبتنی بر تکرار مداوم “تمرین واستراحت” باشد. در این روش، بهتر است بعد از بیست دقیقه تمرین ده دقیقه به خود استراحت داد ودر این مدت نرمش نمود تا عضلات از حالت گرفتگی ای که به علت تکرار مداوم یک سری از حرکات در تمرین، به آن دچار شده است، درآیند. در ادامه تمرین، بعد از بیست دقیقه تمرین دوم می توان بیست دقیقه به استراحت پرداخت. بعد از بیست دقیقه سوم می توان تا یک ساعت استراحت داشت. حتی در ساعات بعد می توان حجم استراحت ها را از این مقدار بالا تر برد. این روش تمرین باعث بدست آمدن توان در استمرار تمرینات برای روزهای بعد است.

از استراحت های ما بین تمرینات می توان بسیار مفید استفاده کرد؛ شنیدن موسیقی به عنوان تمرین شنیداری، خواندن مطالب تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و… در جهت بالا تربردن سطح دانش عمومی موسیقی و ورزش نمودن، غیر از آنکه از خشکی و یکنواختی تمرینات می کاهد، از فرد، موسیقیدانی کامل تر می سازد.

چگونه به حداکثر تمرین روزانه برسیم؟
رسیدن به میزان حداکثر تمرین روزانه بایستی مانند حرکت روی شیب نرم یک منحنی باشد. رسیدن به حداکثرساعت تعداد تمرین نبایستی بصورت یک حرکت شتابزده انجام گردد، زیرا در اینصورت به علت عدم آمادگی مجموعه ذهن وجسم نوازنده، اینگونه تمرین ها نمی تواند مستمر باشد. در واقع با افزودن روزانه چند دقیقه تمرین به نسبت تمرین روز قبل کم کم بر میزان توانایی ها افزوده شده، بدن برای تمرین بیشتر آماده می شود. حتی همین چند دقیقه تمرینی که به حجم تمرینات اضافه می گردد، در هر مقطع بایستی چند روز ثابت بماند تا بدن به آن عادت کند. زیرا نکته مهم “پایدار ماندن و استمرارداشتن در تمرین ها”ست.

حداکثرچه مقدار تمرین روزانه کافی است؟
بطور کلی نمی توان یک حکم کلی برای این امر داشت، ولی برای کسانی که بصورت حرفه ای قصد دنبال کردن نوازندگی را دارند، حداقل روزانه چهار ساعت تمرین می تواند بسیار مفید باشد. تمرین بیش از این میزان بستگی به توانایی ذهن و جسم فرد دارد و نیاز به آماده ساختن آنها دارد. به هر حال، هر چه تمرین بیشتر، بهتر!

نکته با ارزشی که با حجم تمرین روزانه ارتباط زیادی دارد، آموزش دیدن و یادگیری در مسیر صحیح و متد های درست نزد معلمان با اطلاعات است، که با تمرین کافی منجر به پیشرفت مطلوب می گردد.

درهنگامی که نوازنده به سطح نسبتا مطلوبی از نوازندگی رسید، آیا بازهم نیازی به ادامه تمرین های روزانه تکنیکی وجود دارد؟
حتی پس از طی نمودن سطوح اولیه و درهنگامی که نوازنده به سطح نسبتا مطلوبی از نوازندگی رسیده است و توانایی نواختن بسیاری از قطعات را نیز بدست آورده، ادامه تمرین های روزانه تکنیکی ضروری است. (که البته ازآنجا که تکنیک نواختن سازها متفاوت است، درهر سازی شاهد نوع متفاوتی از این تمارین هستیم.)

در واقع یک نوازنده، همواره باید همانند یک ورزشکار حرفه ای که بدنی آماده دارد، قدرت نوازندگی خود را با این دسته از تمرین های مستمر حفظ کند. هر چند بسیاری از نوازندگان، از نواختن این نوع تمارین به علت بی حوصلگی وهمیچنین به اصطلاح خشک بودن آنها طفره می روند، اما باید توجه داشت که رسیدن به یک سطح نسبتا مطلوب به هیچ وجه هم معنا با کنار گذاشتن این نوع تمرینات نیست.

هنگامی که درنواختن قسمت هایی از قطعات دچارمشکل می شویم و به همین دلیل موسیقی ناقص می شود، چه راه حلی وجود دارد؟
در واقع، پاسخ به این سوال تا حد زیادی ادامه پاسخ به سوال قبلی است؛ همواره دیده می شود که برای اکثرقریب به اتفاق نوازندگان، میزان هایی که به اصطلاح غیر قابل اجرا و بسیار مشکل هستند در قطعات وجود دارد و در واقع پس از هر بار رسیدن نوازنده به آن بخش ها، موسیقی مورد اجرا دچار ضعف و یا مکث می گردد وگاهی نوازنده دچار یاس ازاجرای آن موسیقی می گردد، به همین دلیل بسیاری نمی توانند آثار مورد علاقه خود را اجرا کنند. یکی از” بهترین” راه حل های این قضیه اینست که:

نوازنده در یک مقطع زمانی چند ماهه، قطعه مورد نظر و همینطور تمامی قسمت هایی که در نواختن آنها دچار مشکل می گردد را به طور مفصل تمرین کند، سپس تمرین کل قطعه را رها سازد و به نواختن اثر دیگری مشغول گردد، و دوباره پس از چند ماه، شروع به تمرین قطعه اصلی نماید و این چرخه را تا رسیدن به کمال در اجرای آن موسیقی ادامه دهد.

در تشریح این روش اینگونه می توان گفت که: در مقطع زمانی که قطعه اصلی را( که در اجرای آن مشکل داریم) پس از یک دوره تمرین رها می سازیم و مشغول تمرین قطعه دیگری می شویم، به غیر از اینکه در این مدت در اثر تمرین پیوسته در نواختن تواناتر می گردیم، ذهن نیز بطور” ناخودآگاه”، مشغول تمرکز و تامل روی مواردی است که در حل مسائل آن دچار ضعف بوده است.

این دوره زمانی مقطعی بسیارحساس می باشد که سپری شدن آن باعث بروز آمادگی و بدست آمدن توانایی های بیشتر ذهن در “هضم و تحلیل” دشواری های روبروی نوازنده می گردد و در بسیاری با سپری شدن آن به روش فوق، توانایی اجرای پاساژهای مشکل دار بوجود می آید.

استفاده از مترونم برای محاسبه ریتم موسیقی، چه کمکی به نوازنده کمک می کند؟
همانطور که می دانیم موسیقی بر دو پایه اصلی استوار است، اول صدا( زیروبمی) و دوم زمان( ریتم)، بنابراین توجه به عنصر ریتم در موسیقی و فراگیری اجرای صحیح انواع آن برای هنرجویان نوازندگی از اهمیت بالایی برخوردار است.

“اساس محاسبه ریتم موسیقی توسط ذهن نوازنده انجام می پذیرد و در واقع نوازنده باید بتواند ریتم قطعات را در ذهن خود محاسبه کند.”

بر این اساس تمرین ریتم خوانی موسیقی، بدون بکار بردن ساز، ذهن را برای محاسبه ریتم در نوازنده تربیت می نماید. آنچه که در مقاله ” نت خوانی و اجرا” پیشتر بطور مفصل تری بیان شده، در این زمینه می تواند مفید باشد.

در دوره ای که هنرجو سرگرم فراگیری دوره نوازندگی است، یکی از راههای خوب برای فراگیری محاسبه و اجرای ریتم درهنگام نواختن با ساز، اجرای ریتم توسط پا یا اصطلاحا روش” پا زدن” می باشد.

اما اشتباه شایعی که غالبا در اوایل این دوره برای محاسبه ریتم توسط روش پا زدن اتفاق می افتد، بدینگونه است که هنرجویان ابتدا شروع به نواختن می نمایند و سپس بر اساس نحوه نواختنشان شروع به پازدن می کنند و در این حالت که دیگر زمان پازدن ها با یکدیگر برابر نیست و حالت دلبخواهی در اجرای ریتم اتفاق می افتد، یعنی بعضی نت ها کوتاه تر و بعضی دیگر بلندتر از لحاظ زمانی اجرا می شوند.

متاسفانه این اشتباه باعث می گردد تا بجای آنکه هنرجو اجرای خود را بر پایه ریتم قطعه شکل دهد، ریتم قطعه را بر پایه تصورات و اجرای خود شکل می دهد و در این حالت دیگر قطعه با ریتم اصلی و صحیح خود اجرا نمی گردد و هنرجو نیز با تصور اینکه توسط روش پازدن ریتم نواختن خود را تحت کنترل دارد، یک تصورغلط از ریتم قطعه در ذهن خود پرورانده و بدون اطلاع از وجود این مسئله، ذهنیتی اشتباه از موسیقی مورد اجرا و ریتم آن پیدا کرده و درهنگام نواختنش این مورد بشدت نمود پیدا می کند.

برای کمک به حل این مشکل می توانیم از دستگاه مترونم استفاده کنیم. هنرجو درهنگام نواختن با پازدن و استفاده همزمان از مترونم و هماهنگ نمودن ریتم پا با ریتم انتخاب شده برای مترونم، می تواند ذهن خود را برای اجرای صحیح ریتم پرورش دهد و مشکلی را که در بالا به آن اشاره شد را بتدریج حل نماید.

مترونم دستگاه بسیار مفیدی است که استفاده از آن امروزه در دنیا، عملی بسیار معمول و جا افتاده می باشد. این دستگاه غیر از آنکه ریتم صحیح و بدون خطا و نوسانی را به نوازنده ارائه می کند، دایره زمانی و محدوده ضربی هر یک از ریتم های مختلف از کندترین تا سریعترین را، مانند لارگو(Largo)، آداجیو(Adagio)، آلگرو(Allegro)، پرستو(Presto) و غیره را در اختیار نوازنده می گذارد.

به مرور که فرد در نوازندگی مهارت می یابد، در اجرای صحیح و بدون نوسان انواع ریتم ها نیز تواناتر می گردد و کم کم می تواند بحدی از توانایی برسد که حتی بدون پازدن یا استفاده از مترونم ریتم موسیقی را بخوبی اجرا نماید و کمتر دچار اشتباهات ریتمیک شود.

تمرین های ریتم خوانی قطعات بدون ساز، پا زدن و مترونم همگی ابزارهایی هستند که کمک به نوازنده می کنند تا ذهن او به توانایی محاسبه دقیق ریتم موسیقی رسد و نباید اینگونه تصورداشت که ازهمان روزهای آغازین آموزش، هنرجو بدون کمک گیری از روشهایی از این دست، قادر به اجرای بی نقص ریتم موسیقی می گردد.

در تمرینات چه نکاتی لحاظ شود؟
داشتن حداکثر تمرکز در زمان تمرین مطلوب ترین وضعیت است، برای رسیدن به این وضعیت باید ازبرخی از کارها که از میزان تمرکز می کاهد، دوری کرد، مانند موردی که در اینجا می آید:

متاسفانه بسیاری از نوازندگان به غلط، برای نشان دادن روحیات و احساساتشان، اقدام به تکان دادن بیش از اندازه سر و بدن ویا ایجاد میمیک های خاص در صورتشان می نماید. باید دانست، این گونه به اصطلاح ژستها و رقصیدن ها در هنگام تمرین و نوازندگی، موسیقی را زیبا تر نمی سازد. بلکه این صدای سازونحوه نوازندگی هنرمند است که موسیقی را زیبا ترمی کند. انجام اینگونه حرکات برای بازیگران هنرمند باله و اپرا، بر روی سن، تعریف شده و مناسب است و جزو یکی از مسائل هنری که در هنگام اجرا باید لحاظ شود، به حساب می آید.

بعضی معتقدند رقصیدن با ساز، باعث نرمی بیشتر بدن نوازنده شده و بدن او را منعطف تر می سازد، ولی باید دانست تمرین های نرمش بصورت بسیار کامل تراز رقصیدن با ساز، می تواند جداگانه صورت پذیرد تا از میزان دقتمان در هنگام اجرا نکاهد.

در هنگام اجرا با ساز بهتر است احساسات وروحیاتمان را درجهت بهتربه صدا در آوردن سازو بالا تر بردن توجه مان صرف نماییم ودر آنجا با اجرای بهترین نوانس ها، موسیقی را زیباتر سازیم. در یک کلام، بهتر است نوانس ها را به ساز دهیم، نه به بدن خودمان! زیرا برای انجام هر گونه ازاینگونه حرکات غیر مفید، درصدی از ناخودآگاه ذهنمان معطوف به اجرای بی وقفه این حرکات شده و از تمرکز و نیروی ذهن برای انجام عمل اصلی می کاهد.

منبع : سایت سازی ها