اپرا فرمی از تئاتر است که در آن موسیقی نقش اصلی را بر عهده دارد اما بسیار متفاوت از تئاتر موزیکال می باشد و قسمت هایی از آن توسط خونندگان اجرا می شود. اپرا هنرهای بسیار دیگری را نیز
در زیر مجموعه خود جا داده است که از این هنرها می توان به طراحی لباس بازیگری رقص و باله نام برد.
این هنر توسط رهبر ارکستر و یا آنسامبل گروهی همراهی می شود که رهبری ارکستر از اوایل قرن نوزدهم به این هنر اضافه گردید ولازم به ذکر است که این هنر بخشی اساسی از سنت موسیقی کلاسیک
غربی به شمار می آید.


اپراهای سنتی شامل دو سبک آواز می باشند سبک آوازهای گفتاری و دیالوگ ها و آریاهای تک نفره مستقل یا همان آوازهای فردی. زادگاه این هنر به اواخر قرن شانزدهم میلادی در ایتالیا بر می گردد.
از معروفترن نوع اپرا می توان به اپراهای سریالی اشاره نمود و از معروفترین اپرا نویسان آن دوره موتسارت می باشد که اکثرا اپراهای کمدی نوشته است از آثار او می توان به ازدواج فیگارو
و فلوت سحر آمیز اشاره کرد که جزهمان اپراهای سریالی می باشند.
در تاریخ اگرچه نام اولین سازندهٔ اپرا جاکوپو پری است، اما کسی که اپرا را به معنای واقعی کلمه بنیان گذاشت کلودیو مونته ‌وردی بوده است.


نگاهی به تاریخچه اپرا در ایران

اپرا در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه و با ساخت یک اپراخانه در اطراف کاخ گلستان توسط او به ایران وارد شد.
این هنر در ایران همانند مابقی هنرها و موسیقی کلاسیک اروپا در زمان ناصرالدین شاه بود که به طور نظام مند به ایران وارد شد در آن زمان یکی از مهمترن هنرمندان فرنگی ژان باتیست لومر بود
معروفترین شخصی که موسیقی کلاسیک را به ایران وارد کرد.


ناصرالدین شاه که همیشه برای گشت و گذار به اروپا سفر می کرد در سفرهایش به این هنر بسیار علاقمند شد و به محض بازگشت دستور داد تا اپرا خانه هایی به سبک اتریش و آلمان در ایران بنا شود
اما این سوال مطرح می شود که اکنون آن اپراخانه ها کجا هستند و چرا دیگر اثری از آن ها نیست؟ در آن دوران جامعه ایران غالبا سنتی بودند و از نظر آن ها این موضوع خلاف عرف و شرع بود به همین
دلیل باعث شد با آن مخالفت شود واپرا خانه به تکیه دولت تغییر پیدا کرد. اما در واقع تکیه دولت به جایی بدل شد که در آن تعزیه خوانی صورت می گرفت همانند یک اپراخانه ایرانی.
تعزیه در سنت ایرانی شاید نزدیکترین گونه به چیزی باشد که ما آن را در سنت غربی اپرا می نامیم.تعزیه بیشتر مربوط به وقایع دینی می شود اما در جایگاه روضه نیست و چیزی بالاتر و بیشتر از این ها می باشد و داستان های بسیاری را بیان می کند.


رضا خان هنگامی که به عنوان شاه برگزیده شد تکیه دولت را تعطیل نمود و اکنون دیگر چیزی با نام تکیه دولت وجود ندارد اما در دوره پهلوی دوم تصمیم گرفتند که نهادهای موسیقی غربی به ایران باز گردانده
شوند. اپراخانه تهران، ارکستر سمفونیک تهران، گروه کُر تهران و باله ملی ایران گروه‌های هنری بود که در آن زمان شکل گرفت و هنرستان موسیقی به وجود آمد که هنوز هم وجود دارد و قدیمی‌ترین مرکز آموزش
موسیقی کشور به‌شمار می‌رود.
همچنین ساخت تالار رودکی که اکنون آن را با نام تالار وحدت می شناسیم در همین دوره به وجود آمد.


علی نقی وزیری در زمره مهمترین افرادی بود که چند اپره یعنی اپراهای کوچک نوشت و در این هنر نقش بسزایی را ایفا کرد او یکی از مهمترین شخصیت‌های ۱۲۰ سال اخیر موسیقی ایران است و از مهمترین
ستون‌های موسیقی ایرانی به‌شمار می‌رود چرا که موسس و اداره موسیقی را به وجود آورده است.
بعد از او می توان به پرویز محمود که یکی از رهبران ارکستر سمفونیک تهران بود اشاره کرد.از اپرانویسان معاصر ایران نیز می توان به احمد پژمان که اپرایی با نام جشن دهبان دارد که بر اساس داستان های فولک ایرانی نگاشته شده است نام برد.
اما شخصیت های تاثیر گذار دیگر در این حوزه حسین دهلوی و لوریس چکنوریان هستند البته آن ها نیز اپرا نویسان تمام وقت نبودند و آثار بسیار دیگری نیز دارند اما اپراهای مهمی همچون رستم و سهراب ساخته استاد چکنوریان و بیژن و منیژه از اپراهای معروف استاد دهلوی می باشد.
از معروفترین اپرا خوانان نیز می توان به آقایان سرشار و قره باغی اشاره کرد که در اپرای ملی ایران نیز فعالیت داشتند.


در زیر می توانید به اپرایی از حسین دهلوی با نام فروغ عشق با خوانندگی حسین سرشار گوش فرا دهید.