موومان چیست؟

هنگامی که یک قطعه طولانی تر از موسیقی کلاسیک اغلب به قطعات کوچکتر تقسیم می شود به هرکدام از این قسمت ها موومان گفته می شود.موومان ها به این دلیل به وجود آمده اند که اجرا و گوش دادن به یک قطعه موسیقی را آسان تر کرده و کمی کنتراست ایجاد می کند. مثل این است که به جای اینکه خود را با یک بشقاب بزرگ ماکارونی سیر کنید، یک وعده غذایی را به چهار وعده تقسیم کنید و از خوردن آن لذت ببرید.ایده حرکات در موسیقی به گذشته های دور باز می گردد. کنسرتوها از قبل از زمان ویوالدی وجود داشته اند و به طور کلی دارای سه موومان هستند. دو موومان سریع به طوری که سولیست یا تکنوازها بتوانند بهتر خود را نشان دهند و یک موومان آهسته در وسط قطعه که فرصتی برای بیان بیشتر یا رمانتیک تر قطعه ایجاد می کند.

آن زمان سمفونی وجود نداشت. در عوض، افرادی مانند باخ و هندل سوئیت‌های ارکسترال می نوشتند. مانند کنسرتوها، اینها به تکه ها یا موومان هایی تقسیم می شدند که بیشتر آنها بر اساس رقص های سنتی مانند گاووت یا مینوئت بودند.زمانی که سمفونی به وجود آمد پیش از زمان موتزارت و هایدن بود و بر اساس این ایده بود که همه قطعات موومان ها با قرار گرفتن در یک کلید و تکمیل یکدیگر بوجود می آمدند. تفاوت در این است که موومان ها در یک سمفونی از فرمول خاصی پیروی می کنند.

موومان اول

موومان اول معمولا روشن و شاداب است و سنت این است که در این موومان از فرم سوناتا پیروی می شود. اساساً، این بدان معنی است که قسمت آغازین موومان دوباره تکرار می شود و سپس به طرز جالبی پیچ و تاب میخورد البته قبل از اینکه دوباره شنیده شود.

موومان دوم

این موومان معمولا آهسته و آرام است و با خوش سلیقگی و ادب همراه است.

موومان سوم

موومان سوم می تواند به شکل یک رقص یا مینوئت باشد که بازگشت مستقیمی به سوئیت های ارکسترال باخ و هندل است. این موومان می تواند به طور متناوب نشاط انگیز و به معنای واقعی کلمه یک شوخی موسیقایی باشد.

موومان آخر

موومان آخر معمولا قوی، پیروزمند و قاطع و اغلب با بخش های تکراری همراه است.ایده سمفونی چهار موومانی تنها مربوط به دوران موتزارت و هایدن نیست. دیگر آهنگسازان در دوره های بعدی نیز از این روش پیروی کردند.آهنگسازانی مانند برامس، مندلسون، شومان، چایکوفسکی و بیشتر اوقات بتهوون. سنت نوشتن یک قطعه در موومان ها تا به امروز پابرجا بوده است. امروزه قطعاتی نوشته می‌شوند که برای تضاد یا استراحت دادن به اجراکنندگان به موومان های مختلفی تقسیم می‌شوند.
آن وقفه ها بین موومان ها همیشه سوالاتی به همراه دارند. به عنوان مثال در یک کنسرت، وقتی مکثی بین نواختن نوازنده ها به وجود می آید ، ممکن است کمی ناخوشایند باشد و ندانی که باید آن ها را تشویق کنی و یا منتظر ادامه قطعه باشی؟اما هنگامی که در کنسرت نیستید و به یک قطعه گوش می دهید این موضوع ترجیحا شخصی تر است که آیا باید به تمامی موومان ها گوش فرا دهید یا دوست دارید تنها یک موومان خاص را بشنوید؟ کدام درست است؟
این به شما بستگی دارد، تا زمانی که از موسیقی لذت می برید ،هرطور که مایلید آن را بشنوید.