هنگامی که به موسیقی گوش میکنیم به طور غریزی متوجه می شویم که وقتی برای بار دهم به یک موزیک گوش می دهیم برایمان بسیار متفاوت تر و لذت بخش تر از بار
نخست آن می باشد.
تکرار در موسیقی بخشی مهم و قدرتمند به حساب می آید حال چه این تکرار در موسیقی کلاسیک باشد و چه در موسیقی پاپ که بارها در ذهن شما تکرار شود هیچ فرقی ندارد.

در اصطلاح علمی کرم گوش به چه معناست؟

به نقل از ویکی پدیا کرم گوش یا سندروم موسیقی چسب‌ ناک، عباراتی هستند که دانشمندان برای توضیح پدیده آهنگ تکرارشونده در ذهن به کار می‌برند.
بیشتر افراد این پدیده را به ‌طور غیرارادی، زمانی که یک آهنگ از سرشان بیرون نمی‌رود تجربه می‌کنند، در این حالت آهنگی که فرد مدت‌ها پیش شنیده‌است در سرش تکرار می‌شود.

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که آهنگی را از رادیو یا هنگام خرید در سوپر مارکت شنیده باشید که هیچ راه گریزی هم از آن نداشته اید و آن موزیک در ذهن شما حک شده است
شاید درنگاه و با شنیدار اول حتی از آن متنفر بوده باشید اما با گذشت چند هفته از آن خوشتان آمده که آن را دانلود کرده و یا سی دی آن را خریداری کرده اید
و بارها با آن موزیک خوانده اید و به آن گوش داده اید. دانشمندان به این فرآیند پردازش ذهن در مواجهه قرار گرفتن با چیزهای آشنا می گویند که می تواند در مورد بوها
مزه ها اشکال و صداها نیز صدق کند و این به این معناست که ذهن ما چه به صورت خود آگاه و چه به صورت نا خودآگاه اشتیاق بیشتری به چیزهای آشنا و تکرار آن ها نشان می دهد.

دانشمندان بر این باور هستند که هنگامی که ما به موسیقی که با آن آشنایی داریم گوش می دهیم حتی اگر آن را دوست نداشته باشیم این باعث می شود که فعالیت بیشتری در قسمت احساسی
ذهن شکل بگیرد و ذهن را فعال کند.اما پژوهشگران دلیل این مواجهه را فراتر از این ها می دانند و می گویند که در واقع تکرار دید ما نسبت به موسیقی را عوض میکند و باعث میشود با
دقت بیشتر و عمیق تر به آنچه تکرار است گوش فرا دهیم و حتی در بعضی مواقع نت بعدی را قبل از اینکه اتفاق بیفتد در ذهنمان بشنویم.
از آنجایی که تکرار موسیقی باعث می شود که ما متفاوت تر بشنویم از مزایای دیگرش این است که ما میتوانیم به قسمت های ظریف و هنرمندانه یک قطعه موسیقی توجه بیشتری نشان دهیم
زیرا ذهن ما دیگر درگیر پردازش محتوای ملودیک و هارمونیک اثر نیست و به جنبه های دیگر توجه بیشتری نشان می دهد و همچنین می تواند توجه ما را به سطوح های دیگر اصوات نیز
جلب کند سطوحی که در آن غنی ترین محتوای موسیقی وجود دارد.
در مورد یک آهنگ پاپ ، این بدان معناست که ممکن است متوجه یک خط بیس یا درام جذاب شویم که در ابتدا وقتی فقط سعی در پردازش ملودی و متن ترانه سرا داشتیم ، آن را نمی شنیدیم.
در بعضی موارد ممکن است از آن کرم گوش لذت ببریم زیرا وقت خود را صرف کرده ایم تا محتوای موسیقی را بیشتر از آهنگی که فقط چند بار شنیده ایم ، درک کنیم.
این نوع گوش دادن به موسیقی در مورد آهنگسازان مینیمالسیت کلاسیک نیز صدق می کند آهنگسازانی همچون فیلیپ گلاس که ملودی و هارمونی در کارهایشان دائما تکرار می شود و این تاثیر
در واقع باعث می شود که شنونده تمرکز خود را در شنیدن فراتر ببرد و متوجه تغییرات ظریف در هر تکرار چه به صورت کلی و چه جزئی بشود.

آیا تکرار با محبوبیت ارتباط مستقیم دارد؟

دو دانشمند در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بر روی ۲۴۰۰ آهنگ پاپ در طول ۵۰ سال تحقیق کردند و این تحقیقات نشان داده که ارتباطی قوی بین دفعاتی که یک جمله در یک قطعه موسیقی پاپ
تکرار می شود و محبوبیت آن وجود دارد یعنی هرچه بیشتر جمله ی تکراری در آن قطعه وجود داشته باشد آن موزیک محبوبیت بیشتری پیدا خواهد کرد.
موزیک هایی که در صدر ۴۰ آهنگ برتر پاپ قرار می گیرند از این قاعده پیروی می کنند شاید علتش این باشد که با تکرار هرچه بیشتر یک جمله دیگر راه گریزی برای ذهن ما وجود نخواهد
داشت و ذهن ما با این تکرار درگیر خواهد شد که حتی بارها آن را می خوانیم و تکرار می کنیم.
اما آیا این تکرار در محبوبیت موسیقی کلاسیک قدرت مشابهی دارد؟
تعداد بسیاری از آهنگسازان مشهور موسیقی از تکنیک تکرار در نوشتن آثار فاخر خود استفاده کرده اند مانند سمفونی شماره ۵ چایکوفسکی که در هر چهار موومان آن این تکرار ملودیک شنیده
می شود و شاید معروفترین نت در دنیای موسیقی کلاسیک در سمفونی شماره ۵ بتهوون جا دارد که نت آشنا ی دا دا دا دااا می باشد که در خاطر هر شنونده ای مانده است و شناخته شده ترین تم در
موسیقی کلاسیک به شمار می رود.
تقریبا همه ی آهنگسازان چه کلاسیک و غیر کلاسیک از تکرار در آثار خود بهره برده اند و شواهد نشان داده که این تکرار گاهی باعث شده که شما سالن کنسرت را با سوت زدن یک ملودی آشنا
ترک کنید و بعد باز هم تمایل بیشتری به شنیدن آن قطعه نشان خواهید داد.
و در آخر این گرایش های اساسی روانشناختی است که بر تجربه ما تأثیر می گذارد خواه در حال گوش دادن به تیلور سوئیفت باشیم یا موتزارت.

منبع: سایت ارکستر سمفونیک بالتیمور